آخر هفته خیلی خوبی بود. چند وقتی بود که تصمیم گرفته بودم بلاگینگ یا همون وبلاگنویسی را شروع کنم، اما هرروز به بهانههای مختلف عقب مینداختم. پنچشنبه که جلسات باز نرمافزاری تبریز داشتیم، یاور مشیرفر یک کتاب بهم هدیه داد. راستش برنامهام برای بلاگینگ نوشتن از یک کتاب بود، اینطوری دوتا هدف خیلی خوب را دنبال میکنم، هدف اول مطالعه روزانه کتاب که خیلی وقته ازش دور شدم و هدف دوم نوشتن که یکی از کارهای مورد علاقهام هستش.
کتابی که از یاور هدیه گرفتم، کتاب “هنر شفاش اندیشیدن” از رولف دوبلی بود که عادل فردوسیپور و بهزاد توکلی و علی شهروز ترجمهاش کردند. احتمالا من سومین نفری هستم که این کتاب بهدستش رسیده، قبلا دوستان یاور این کتاب را به یاور هدیه داده بودند و حالا یاور این کتاب را به من داده تا بخونم و بدمش به نفر بعدی. تا قبل این علاقه زیادی به هدیه دادن کتابهای خودم نداشتم، چون معمولا کتابی که میخونم را مینویسم یا علامت میزنم و اگر کسی کتابی را میخواست با خوشحالی کتاب را براش تهیه میکردم و هدیه میدادم بهش، ولی بعد از این باید کمی در موردش فکر کنم، شاید لازم باشه کتابهای خوبی که میخونم را هدیه بدم به بقیه 🙂
پشت جلد کتاب “هنر شفاف اندیشیدن” اومده:( آیا تا به حال زمان صرف چیزی کردهای که در آینده احساس کنی ارزشش را نداشت؟ پول زیادی برای خرید اینترنتی – من میگم خرید وسایلی که بهش نیاز نداری – پرداخت کردهای؟ به انجام کاری که میدانی برایت مضر است اصرار کردهای؟ ) و جملاتی از این قسم که در ادامه اش نوشته شده: (اینها نمونههاییاند از خطاهایی که همهی ما در تفکر روزمرهی خود دچارشان میشویم. اما با شناختی چیستی آنها و دانستن نحوهی شناساییشان، میتوانیم از آنها دوری کنیم و تصمیمهای هوشمندانهتری بگیریم.) به نظرم کتاب جذابی باشه و بتونه تاثیر خوبی در نحوه تصمیمگیری بذاره. شوق زیادی برای خوندن این کتاب و نوشتن وبلاگ دارم 😉
راستی شما با کتابهاتون چی کار میکنید؟
دیدگاهتان را بنویسید